ناگفته هایی از سفر به شاهرود
نازگلم بازم سلام اومدم ناگفته هایی رو برات از اولین سفر تفریحیت برات بگم دردونه مامانی اول اینکه بابا جونی جلوی قدم مبارک شما گوسفند کشتن که از همین جا ازشون خیلی تشکر میکنم حتی پول سفر هواپیما رو هم دادن تا ما زود به زود بریم پیششون ممنون بابای عزیزم دوم اینکه خیلی ها اومدن دیدنت گلم همشون هم اولین بار بود شما رو میدیدن و چیزی که خیلی توجه شون رو جلب میکرد در نگاه اول اون مژه های ناز و بلند و فر داده خدایی شما بود ماشاالله هزار ماشاالله مامان چشم دشمنات کور دختر قشنگم یک چیزی که برام خیلی با ارزش بود کادویی بود که از معلم پیش دانشگاهیم گرفتم به مناسبت تولد شما که خیلی ارزش داشت برام معلمی که 10 سال پیش معلمم بود و الان م...